داستان میخوانم که روزمرگی ها را فراموش کنم. بعد برای رهایی از
بغض ها و خشم هاو شاید حسادت های چنبره زده بر سینه ام از داستانی به داستان دیگر
پناه می برم و اینجاست که گم می شوم در خاطراتی که نمی دانم کدام حقیقی ست و کدام
بخشی از همین مسکن های هر روزه برای فراموشی حقیقت ها...