۱۳۹۱ شهریور ۶, دوشنبه






می گم تو "ماریا تی وی" میز و آباژورم مؤنثن و جزو ناموس حساب میشن که هیچ جاشون معلوم نی ؟... یا چی؟!!

*یعنی این دکور تو حلقم ...دست تی وی ملی ما رو از پشت بستن.

۱۳۹۱ شهریور ۵, یکشنبه

جنس تفکیک شده

آغا به خدا ما خجالت میکشیم تو علامه درس  میخونیم . والا اینا دروغه ، افترا ست، تهمته به خدا .کودوم پیشرفت علمی؟! اصن ما هر وخت کنفرانس میدادیم دخترای اکیپ خودمون از همه بیشتر مسخره مون میکردن. بعد یه آقاهه بود خدا پدرشو بیامرزه هر کی می رفت بالا اون قشششششنگ بهش توجه می کرد و سرشو تکون میداد ... چیزایی که خودمون میگفتیمو نمی فمیدیم اون بنده خدا می فمید. الانم ارشد قبول شد ورفت... من نمی دونم این ترم آخری کی میخواد بهمون روحیه بده  که چرت نمی گیم...؟!!
اصن ما جنسمون کجا بود که شوما بخوای تفکیک کنی؟!!! اینا رو باید با دزه بین تو یونی پیدا کنی .عین مو تو ظرف شیر...
الان این کار یعنی بخوای مو رو از شیر تفکیک کنی و  هر کودومو تو یه طرف جداگانه عین هم بذاری. شوما که معلمی بگوجناب! اصن میشه؟؟!!! باور کن می خندن بهمون ...

۱۳۹۱ مرداد ۱۸, چهارشنبه

"تفاوت فرهنگی"

دیشب موقع پخش زنده بازیای المپیک بهش sms زدم : اینجا شده دیوونه خونه . هر دودیقه یه بار محله میره رو هوا. اعصابمو به هم ریختن. بس که جیغ و سوت شنیدم گوشم زنگ میزنه!! برا شما خبری نی؟
جواب میده: محله تون چه با کلاسه. ماله ما صدای دعا میاد و یا علی و...

* هر دو تو تهرانیم ....اما چقد دوریم از هم...
**حالا مگه دعا صدا داره؟!!
فردای روز عمل دوتا دانشجوی پرستاری اومدن اتاقم برا ویزیت. بعض خودمون نباشه شوتکِ شوتک بودن هر دوشون!!
-این همونه که مامانش پشت در اتاق عمل گریه می کرد؟
-اره...خواهرشو ندیدی داشت خودشو می کشت!!
-باباشو بگو اصلن تو بخش نموند تمام مدت تو حیاط....
بعد انگار تازه نگاهشون می افته به من که مستقیم زل زدم بهشون. به رو خودشون نمیارن و میان پشتم.(چون کمرمو عمل کرده بودم به پهلو خوابیده بودم.)بعدم یکی شون همچین کوبنده توضیح داد: " میخوایم پانسمانتو عوض کنیم" من فک کردم میخواد مراحل جراحی قلب بازو توضیح بده....
-باید با بتادین بشوریم یا خشکِ؟
- نمیدونم...
همون قبلیه دوباره رفت پشت تریبون :"آخرین بار کی پانسمانتو عوض کرد؟"
-خود دکتر.
-بتادینم زد؟
-نمی دونم .اون قسمت کمرم بی حسه اگرم زده من احساس نکردم.
بد بختا انگار با یه معادله چند مجهولی روبه رو شدن .همونطور پشتم وایساده بودن.
-حالا چی کار کنیم؟
-خیلی ضایع ست اگه از **** بپرسیم ...
- ولش کن بتادین بزن ......سم که نیست!....ضد عفونی میشه دیگه.
بعد این آخریا رو مثلن داشتن درگوشی میگفتن ...