۱۳۸۹ آبان ۴, سه‌شنبه

می گویند این روزها "پدیده ی 165سانتی ایران " تیتریک تمام روزنامه نگاران دنیا ست.
باید اغراق باشد!آخر تیتریک تمام دست نوشته های من تویی. همان "پدیده ی 180 سانتی" شهر دود اندودم.



۱۳۸۹ مهر ۳۰, جمعه

بذار یه چیزو رک بهت بگم:هیچ کس ارزش اینو نداره پولی رو که با یک ماه جون کندن بدست آوروی یه شبه براش خرج کنی!مخصوصا من.

۱۳۸۹ مهر ۲۹, پنجشنبه

تو یه آدم متوسطی .قدت اصلا بلند نیست .قیافه ت خیلی معمولیه .نگاهت عمق دلخواه منو نداره.تیپت انقدر ضایع ست که اصلا روم نمی شه باهات تو خیابان راه برم،با اون پیراهن مسخره که همیشه ی خدا روی شلوارته.
پس چرا بهت علاقه دارم؟ چرا با اینکه هیچ کدام از معیارهای ذهنیم رو نداری بازم نگاهم همه جا دنبالته و تمام طول هفته، دل خوش  دیدارچند لحظه ای سه شنبه هام؟
------------------------
تو را به خدا اگر دلیلش را می دانی،بگو! خساست به خرج نده. راه دوری نمیرود.شاید هر دو رها شویم؛من از طپش قلب گاه و بی گاه، و تو از شر نگاه سمجی که همه جا همراهت است!